Sonntag, Mai 15, 2005

از ماست که بر ماست!

یکی از دوست های دانشگاهی من ، که از نظر درسی سطح بالایی داره و باهوش هم هست ، نمیدونه رایس کیه ! نمیدونه تونی بلر کیه . دخترخاله ای دارم که دانشجوی ترم اول حقوقه. در ستاد انتخاباتی معین فعالیت میکنه ولی هنوز خودش هم نمیدونه چرا می خواد رای بده ، یا حداقل نمیدونه چرا می خواد به معین رای بده. میگه اگر رای ندیم حکومت دست آدمهای بدتری میافته !!!!! (مگه از اینها بدتر هم داریم) . میگه من ایرانی ام ، باید سرنوشت کشورم رو تعیین کنم. میگه معین فلان کار رو کرده و بیسار حرف رو زده. معین گفته حجاب حق خود زنانه و من معتقد به لا اکراه فی الدین هستم. همه پرسی برای حجاب می گذارم( شتر در خواب بیند پنبه دانه ...) . من و بقیه مهمان هایی که این حرفها رو می شنیدند خندیدیم . بهش گفتم دخترخاله عزیز مثل اینکه این روحانیون که عمده اوستاذ های شما رو تشکیل میدهند بدجوری شست و شوی مغزی داده اند شما را. به شدت انکار میکرد. ولی بقیه هم قبول داشتند وقتی از صبح تا عصر گروه گروه آدمهای بی سواد و عمامه گذار می آیند به این دانشجوهای بدبخت درس میدهند بدیهی است که فکر و نظرشان را مثل موم در دست بگیرند و هر طور میل کردند آن را شکل بدهند.

با وجود چنین دانشجویانی چطور انتظار داریم عامه مردم بدانند باید به چه کسانی رای دهند یا اینکه اصلآ دلیلی برای رای ندادن داشته باشند . دانشجویی که نمی داند اربابی که بر کشورش حکومت میکند و برایش تصمیم میگیرد کیست مثل رعیتی می ماند که نمیداند عمال کدام ارباب و کدخدایی خرمن محصولاتش را آتش زده اند ...این رعیت به کجا می خواهد تظلم برد ؟ چطور می خواهد بعدها برای نوه نتیجه هایش تعریف کند از ظلمی که به او شده ؟ معلوم است کسی حرفش را باور نمیکند. آدمی که نمی تواند بین خوب و بد را تشخیص دهد و ذره ای قدرت استدلال و نتیجه گیری از حرف های یک سری ریش و پشم دار را ندارد مسلمآ انتخاب گر خوبی نیست.
از آن ور هم یک ماه تا پایان انتخابات بیشتر نمانده ، تازه مراسم خیمه شب بازی آقایان به پایان رسیده و با این وجود هنوز نمی دانیم کی به کجاست! تلویزیون را انگار که ارث پدرشان است گرفته اند بغل و چسبیده اند ، نمی گذارند احد و ناسی دست به آن بزند و هر چه دلشان می خواهد پخش میکنند ، می چپانند توی سر این ملت بی عقل . اسم هر کاندیدایی را می خواهند می گویند و هر کاندیدایی را نمی خواهند اصلآ انگار که وجود خارجی ندارد! در تمام ممالکی که دموکراسی را کرده اند توی طبل و شیپور و بر فرق سر ملت بدبختشان می کوبند از یک سال قبل هر گوسفندی می داند رقابت بر سر کلاه گذاری بین چه کسانیست الی این مملکت بی در و پیکر ، که تازه موقع انتخابات میروی توی حوزه ، لیست سیاه را نشانت میدهند و تازه یکی از آن پشمالوها هم هست که به مردم بی سوادتر بگوید به چه کسی رای بدهید ( فکر کرده اید در مناطق محروم و کم سوادتر مردم می روند کلی مطالعه میکنند برای رای دادن ، خودم با این چشمهایم دیدم برای انتخابات مجلس چه ها که نمی کردند این .... ) .
بهترین نامزدشان هم که قربان کری ، کاندیدای دموکرات های آمریکا بروم ، انقدر شل و ول است که انگار یک سطل ماست خورده ! اگر رئیس جمهور بشود ، اراذل و اوباش حکومتی چه سور و ساتی که بپا نمیکنند و چه بریز و بپاش هایی که دیگر جلویش را هم نمیشود گرفت. دیگر هر غلطی دلشان خواست میکنند. شعار انتخاباتی اش من را کشته . دست گذاشته روی حجاب ، که ال می کنم و بل. آدمی که انقدر احمق است و قدرت تعقل ندارد که بفهمد مشکل ما زنان ایران در حال حاضر حجاب نیست و هزار تا مشکل حقوقی و خیلی اساسی تر است باید برود بشود کدخدای آنجا که عرب هم نی نینداخت . تازه گنده کاری های قبلش که با کرم و پنکک پوشاندشان به کنار.
تعجب میکنم از این همه بحث های وبلاگی درباره اینکه ده دلیل برای رای دادن ، دویصت دلیل برای رای ندادن. وقتی آدم چیزی را به کل قبول ندارد ، دیگر دلیل برهان برای تداومش نمی خواهد. شرش باید کنده شود . من هم هزار تا دلیل برای خودم دارم که چرا این حکومت را قبول ندارم و یک دلیل برای اینکه رای نمی دهم : چون این رژیم را نمی خواهم . حتی به خاتمی هم رای ندادم. ده بار دیگر هم که بخواهد کلاه بگذارد سرش رای نمی دهم. شکر خدا که سال آینده این موقع اصلآ توی این مملکت هزار و یک ارباب نیستم و تا وقتی هم اینها گورشان را گم نکرده اند بر نخواهم گشت. به قول شاعر از ماست که بر ماست.