Dienstag, Dezember 12, 2006

در باب انتخابات: متروی تهران مجهز به سیستم صوتی می شود.

این چند وقت همه از چیزهای بد شهر نوشتند از جمله خودم. ولی به نظرم بی عدالتیه . بالاخره تو این شهر چیزهای خوب هم هست. شهرداری کارهایی انجام داده و ما با نوشتن این چیزها باعث می شیم که مردم نیان رای بدن!!!! حالا که چند روزی مونده به انتخابات باید کمک کرد تا خدمات ارزندۀ شهرداری هم به چشم بیان: من در اینجا چند مورد از مشاهدات خودم رو می نویسم.
1-جاذبه های توریستی و زیباسازی شهر: این روزها تهران غروب های بسیار زیبایی داره. هر کس که ندید از دستش رفت. دو روز پیش موقع غروب ، قرص خورشید صورتی پررنگ شده بود و خیلی ها داشتند عکس می گرفتند . البته توی عکس ها صورتی بودنش زیاد معلوم نبود . واقعا زیبا بود . دست شهرداری درد نکنه.

2- نصب دوش های آب سرد در مراکز اصلی شهر: شهرداری اقدام به نصب دوش در اقصا نقاط شهر نموده است تا دیگر شهروندان برای استحمام مشکلی نداشته باشند.تبلیغات بازرگانی :اگر از ترافیک خسته شده اید می توانید سریع دوش بگیرید و تمدد اعصاب کنید. هفته پیش یکی از شهروندان گرامی تهران بزرگ درحالی که عرض خیابان را رد کرده بود و داشت از زیر پل مدرس رد میشد تا به آنطرف خیابان برود در زیرامتداد نوار کناری پل بود که قریب 100 لیتر آب یخ باقی مانده از باران و برف که روی پل جمع شد بود و نمی دانم کدامین ماشین غولی از وسطشان رد شد بر سر این عابر عزیز ریخت . ابتدا همگی لب هایمان را غنچه کردیم و بعد دهانمان باز مانده بود که این دوش های جدید چقدر سریع عمل می کنند. بعد هم کرکر خنده بود ، چون واقعا قیافه اون آقا عین موش آب کشیده شده بود. واقعا دست شهرداری درد نکنه. آخر تکنولوژی بود.

3- اقدام به رفع واقعی ترافیک در سطح شهر تهران. دو روز پیش وقتی از مدرس به صدر پیچیدیم ، فکر کردیم مسیر عوض شده است و یا یک اتفاق فرا زمینی افتاده . صدر خالی از ماشین بود. خدا من رو بکشه اگر دروغ بگم. راننده مون قاطی کرده بود. واقعا داشتیم 100 تا توی صدر می رفتیم . البته نمی دونم چه اتفاقی افتاده بود ، چون روزهای بعد همون آش بود و همون رشته های درهم و برهم بزرگراه صدر. دست شهرداری واسه همون یک روز درد نکنه.

4- نصب چنجر در متروی تهران: نمی دونم دقیقا کی بود ولی ما خانم ها نشسته بودیم توی واگن مخصوص خودمون ( اهم ) که حتی اجازه نمی دن سوسک نر توشون بره !! بعد دیدیم یک عدد صدای موسیقیایی داره میاد. فکر کردیم یکی موبایلش رو روشن کرده . ولی نه! دیدیم راننده مترو داره با صدای بلند برامون آواز می خونه . صداش هم کپ داریوش بود. آی خندیدیم . دو تا خانوم ایستگاه شهید بهشتی پیاده شدند و رفتن از آقای راننده مترو تشکر کردند . بهشون سفارش کردیم بگن چقدر خوش صداست این آقا !! وای دیگه جو گرفته بودش هر چی بلد بود برامون می خوند ، اونهم با اعتماد به نفس و خیلی بلند تر . واقعا باحال بود و کلی محیط صمیمی و شاد شده بود. تا سعدی که من پیاده شدم داشت می خوند . احتمالا برا امام هم یک دهن خونده !!! دست شهرداری درد نکنه که همچین راننده هایی استخدام می کنه. احتمالا اول ازشون یک تست صدا می گیرن بعد میارنشون سر کار تا بتونن برای مسافرهای عزیز تر از جانشون بخونن.


دیگه بسه. من کشته مرده شهرداری هستم که اینقدر واسه ما عرج و قرب ( غرب؟ ) میذاره و دلمون رو شاد میکنه.