خدایا من ، گضنفر ، چرا آخه ولنتین ندارم . چرا ولنتین من رو ول کرد و رفت. همه دارن چیزای خوب خوب می خرن . خرس ، شوکولات ، قلب ....همه چی . ولی من نشستم اینجا دارم هیییییی غصه می خورم که هیش کی رو ندارم پولم رو واسش دور بریزم . خدایا اگه ممکنه واسه این دو روزه یه ولنتین به من قرض بده ، من برم واسش کادو بخرم . باور کن خداجون من پولام زیادی کرده . دلم می خواد یه جوری آتیششون بزنم. اصن هم مهم نیست اون قرضیه بره بعده ها با دختر مخترهای دیگه . بعدش کادوهای من رو بده به اونا ، بگه خودش خریده . نه چرا اصن راه دور بریم . ممکنه همین الانش هم یکی دیگه رو داشته باشه . از من کادو بگیره و بره بده به اونا .
باید هر هفته بگم کادو هام رو بیاره چکشون کنم ببینم همه چی سر جاشه. ای بابا گضنفر جان دو فقط دو روز قرضش گرفتی! ببخشید حواسم نبود.
بابا جون مادراتون نکنید این کارا رو. بخدا زشته . قباحت داره. کفر منو درمیارن اه.
ای احمق ها .
- کدوم بابکی تو ؟ دوسته؟ هزار تا بابک تو این دنیا هست . حداقل ایمیل می ذاشتی. این آقای میرهادی رئیس آموزشگاه گوته (زبان آلمانی) ست . آدرسش رو از تو اینترنت خودت دربیاری سر راست تره .
|
<< Home