Dienstag, Juni 26, 2007

w

بعضی از وبلاگ نویس ها یکدفعه گذاشتن رفتن و هیچ خبری هم ازشون نیست . یادمه سر ماجرای نوشی و جوجه هاش چه مرافعه ای شده بود تو اینترنت . کجا رفت . علی قدیمی که به معنای واقعی وبلگ نویس بود چی شد. یه مامان نیلو داشتیم که خیلی هم شیطون و با احساس بود . دیگه نمی نویسه. کسی اصلا از اینها خبر داره؟

Montag, Juni 25, 2007

کفش رانندگی برای خانوم ها




بالاخره بعد از طراحی و ساخت ماشین های خانوم پسند ، یک شرکت انگلیسی کفش های رانندگی شیلا رو برای خانوم ها طراحی کرده . این کفش ها که مخلوطی از رنگ صورتی و مشکی هستند در کناره داخلی دکمه ای دارند که به شخص اجازه میده با فشار دادن آن پاشنه کفش رو به داخل بکشه یا اینکه آن را در بیاورد .

دلیل طراحی این کفش ، تصادف کردن خانوم ها به خاطر کفش نامناسب برای رانندگی است. طبق آمار 80 درصد خانوم ها موقع رانندگی کفش نامناسب به پا دارند . از هر سه نفر یکی از کفش های تخت برای رانندگی استفاده می کند و از هر پنج نفر یک نفر داخل ماشین کفش هایش را درمی آورد و پابرهنه !!! رانندگی می کند . نصف خانوم ها هنگام خرید کفش تنها به زیبایی آن و نه به استفاده اش در هنگام رانندگی توجه می کنند. 17 درصد یک جفت کفش یدکی در ماشین برای رانندگی می گذارند.

50 درصد خانوم ها از ایجاد چروک و خراشیدگی ها روی کفش های فانتزی شان شکایت دارند و 50 درصد می گویند گیر کردن کفش هایشان بین پدال ها یا سر خوردن کفش ها روی پدال باعث ایجاد خطر می شود. بعضی نمی توانند پایشان را درست روی پدال بگذارند و پاشنه کفش بعضی دیگر در بین شکاف های کفی ماشین گیر می کند. بسیاری از خانوم ها می گویند تا به حال به خاطر این مشکلات تصادف کرده اند یا نزدیک بوده تصادف کنند.

این شرکت انگلیسی برای رفع این مشکل این کفش ها را طراحی کرده که در صورت استقبال ، تولید انبوه را شروع خواهد کرد.

در همین مورد : خدا رو شکر به علت ارتفاع زیاد نمی تونم کفش پاشنه بلند بپوشم . ولی یک جفت صندل پاشنه کوتاه دارم ( داشتم)که نوکشون تیز بود. داشتم با ماشین مامان می رفتم خونه دوستم که دیدم وسط بزرگراه نمی تونم پام رو بذارم روی ترمز. جفت پاشنه ها رفته بود توی سوراخ های کفی ماشین . به هر بدبختی بود زدم کنار و کفی رو از یه طرف – کفش ها رو از اون طرف می کشیدم تا از هم جدا بشن . در نتیجه پاشنه صندل بیچاره ام کند و تا اونجا رو هم پابرهنه رانندگی کردم. واقعا شانس آوردم چپ نکردم.









Sonntag, Juni 17, 2007

اسلام مغرور است

با اینکه اسلام دین خوبی ست اما انقدر مغرور است که آدم بعضی اوقات از کوره در می رود. مثال اگر بخواهم بیاورم زیاد است . اما یکی از دم دست ترین مثال ها نماز صبح است. فرض کنیم یک مسلمان ، یک مسیحی ، یهود ، لائیک ، بودائی در یک مکان کوچک زندگی می کنند. آن مسلمان برای ادای فریضه اش صبح ساعت 4 الی 5 بیدار می شود و می خواهد نماز بخواند . آیا می شود این کار را آنقدر بی سر و صدا انجام دهد که کسی بیدار نشود.
فرض می کنیم حداقل یکی از آن افراد غیر مسلمان بعد از اینکه ساعت 5 بیدار شد دیگر خوابش نبرد . واقعا تکلیفش چیست و جواب حقش که ضایع شده را که می خواهد بدهد؟ از همه بدتر این است که آن مسلمان از دینش هم مغرور تر باشد و بگوید این آدم ها بر اساس گفته قرآن وظیفه شان بوده که مسلمان شوند و الان باید با من بلند می شدند و نماز می خواندند . پس در واقع حقشان است که بیدار شوند و این سزای عملشان است. این همه اعتماد به نفس ( بخوانید خودبزرگ بینی) و خودخواهی از کجا آمده؟
مگر توی قرآن نگفته لا اکراه ..... قد تبین... کجا این آیه مصداق پیدا میکنه ؟؟؟؟ آیا در هیچ کدوم از تعالیم اسلامی احترام به آدم های دیگر هم آمده ،که سریعا با چند تا مثال نقض نشه. چقدر بقیه انسان ها که از گروه های دیگه هستند ارزش دارند ؟
و مگر نه اینکه 1400 سال از وضع قوانین اسلام گذشته . خوب آن زمان ها با طلوع آفتاب بلند می شدند و با غروب آفتاب که حدودا ساعت 7 یا 8 است می خوابیدند . در عصر جدید که ادیسون لطف کرد و لامپ را اختراع کرد و آدم ها تا 1 نصف شب بیدارند و در طول روز جون کندن چطور میشه ساعت 4 صبح هم بیدار بشی. علی الاصول باید این زمان بندی ها تغییر می کردن. نه؟

به قول ..... بیایید زیاد راجع به این چیزها فکر نکنیم . وگرنه از دین خارج می شویم. بیایید اصلا فکر نکنیم ، اینطوری بهتر است.

Sonntag, Juni 10, 2007

زنده ام .